آریا جونیآریا جونی، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 14 روز سن داره
یکی شدن مامان وبابایکی شدن مامان وبابا، تا این لحظه: 17 سال و 9 ماه و 9 روز سن داره
تولد بابا جونیتولد بابا جونی، تا این لحظه: 43 سال و 8 ماه و 10 روز سن داره
تولد مامانیتولد مامانی، تا این لحظه: 32 سال و 11 ماه و 17 روز سن داره

در مورد آقا آریا صفری

دومین سفر به مرند و بانه

اینم عکسهای  دومین سفرت پسری لباس قرمزی که پوشیدی خونه عمو ایناست توی حیاط خونشون درخت گیلاس دارند که شما رفتین از روی درخت گیلاس بچینید. بقیه عکسها هم تو بانه هستش اون مردی که تو بغلشید یکی از فروشنده هاست که خیلی بهت علاقه پیدا کرده بود چون زود به دل آدم میشینی نباتم ...
11 اسفند 1392

پسری در حالت های مختلف

پسرکم اینقدر به پستونک وابسته شده بودی که نگو ،اگه یه ساعت نمیخوردیش بی تابی میکردی نگرانی ما این بود که چجوری باید ترکت بدیم. ولی خدارو شکر آسون ترکش کردی اونم تو سن دو سال ونیم .همون موقع ها بود که مای بی بی رو ترکت دادیم. با کلی دردسر اینجا رفتیم دو آب برف بازی اینجا هم مغازمونه من مشغول کارامم و شما هم مثل آقاها داری بازی میکنی اینم یه آقای خوش تیپ ...
11 اسفند 1392

اولین مسافرت گل پسری

آقا آریا این اولین مسافرتت بود که عید 91 رفتیم تبریز خونه عمو مسعود، از جاهای دیدنی تبریز مقبره استادشهریار و پارک ائل گلی دیدن کردیم. اینم عکساش ...
11 اسفند 1392

جشن دندونی

  پسر جونی دندونات دیر در اومدش توی 10ماهگی یه جشن کوچولوی دندونی برات گرفتیم و دوستات داداش آرشی ، آقا سینا ، آقا حسین ، اسما جون  رودعوت کردیم . اینم چند تا از عکساش  دیگه باید مسواک بزنی عزیزم تا دندونات خراب نشن وروجک شیطون ما   از چپ به راست آقا حسین ،آقا سینا ،  اسماء خانم گل ،آریا جون ، وداداش آرش ...
11 اسفند 1392

عسلی ما بزرگ شده

پسرم آرزوی من وبابایی اینه که همیشه سالم وسلامت باشی .خیلیییییییییییییییییییییییییی دوست داریم   اینجا دو آب   اطراف سیاهکلروده حسابی آب بازی کردی فینگیلی من جنگل سجیدان کنار رودخونه   دندونام میخواره باید دوربین رو بخورم 1-2-3 حمله بالاخره گرفتمش هوییییییییییاااااااااا   سیزده بدر90         اطراف رحیم آباد  سیزده بدر 91 چی شد مامانی به چی فکر میکنی لوسه بخندپسرم پسری این اولین بستنی که خوردی، عاشق بستی شدی .نمیدونی که داشتی چه جوری میخو...
11 اسفند 1392

تولد یک سالگی

  پسرکم یک سال بزرگتر شدی برای خودت مردی شدی فدات بشییییییییییییییییمممممممممممم انشا الله جشن 100 سالگیت پسری ای کلک باز، روی میز چیکار میکنی به جای کیک میخوریمت داماد بشی ایشالله دالی موشه ، شما مهمون نداری ؟اونجا چیکار میکنی این  عکس بعد از تولدته وقتی که همه مهمونا رفتن ...
10 اسفند 1392