هلویا (هیولا)
پسری یه چند وقتیه که دوباره عادت کردی با من میای مغازه دیگه پیش مادر جونیت نمیمونی و تازگی میگی مامانی دلم برات تنگ شده منو بغل میکنی در روز 30 / 20بار این کارو تکرار میکنی امروز که تو مغازه بودی ازم کاغذ و خودکار خواستی منم بهت دادم بعد از چنددقیقه یه نقاشی قشنگ بدون کمک من کشیدی و بعد میگی مامان نیگاه کن هلویا کشیدم قربون اون هلویا گفتنت بشم من
اینم هلویات
در حال تماشای سریال شبکه 3 دیروز میگفتی مامان اون فیلمه اسمش چیه که توش مهدی فیهمند بازی میکنه آخه بچه تو رو چه به این برنامه ها
این عکس هم خودت از خودت انداختی امان از دست تو گوشی که دستت بیاد تمام شد
راستی پسری ،عمو مسعود اینا اومدن یه هفته ای پیش مان
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی