یادش بخیر
اینجا تازه از بیمارستان مرخص شده بودیم (خانه مادر جونی )
بعد از یک هفته نافت افتاد
چند ماه بعد
اینجا بعد ازتزریق واکسنته که به پات یخ بستم با باند(واکسن 4 ماهگی )
اینجا خونه مادر جونه داشیم آماده میشدیم یه سر به خونه قبلی
(خونه پدری، بابابزرگ )بزنیم
خواب بعد از مراسم جشن دنودنی آریا خان
قربون اون خنده قشنگت بشم
اردوگاه شهید باهنر رودسر که 3 نفری رفتیم منو ،بابا و شما
خستگی از کوه نوردی (تابستان 92)
پسر عشق پستونکم
آریا یی و مادر جون با لباس محلی (قاسم آبادی )
تولد 2 سالگی گل پسری
اینم یکی دیگه از عکسهای تولد 2 سالگی
فضول چه قیافه ای گرفته با عینک (عید 93 )
کوه نوردی به همراه بابا جون و دوست بابایی عمو قاسم (تابستان 93 )
تابستان 93 کوچه خونه پدر جون آریا و دوستش مهراد
آریا ناهار مهمون داره دوستش مهراد اومده بود پیشش (خونه مادر جونی )
پارک نگین (تابستان 93)
این عکسم توی پست های قبلی هست
پاییز 93 کنار رودخانه نزدیک خونه