یک روز زیبای تابستانی و آبتنی
چهارشنبه صبح با زن عمو و مادر بزرگ و بابا جون رفتیم دو آب روز خیلی خوبی بود
آریا بعد از آبتنی
اینم از امیر رضا و امیر حسین دو قلوهای دختر عموی بابا
اینم از نگین طلا که با بابا جونش وپسر عمه هاش امیر رضا و امیر حسین اومده بود یه دوری بزنن که نگین جون پاش در رفت و افتاد توی آب ولباساش خیس شد خاله قربونش بشم
آخه چرا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟آخه چرا ...........................؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چرا بعضی از انسانها نسبت به محیط اطرافشون بی مسئولیت اند اینا زباله هایی هست که دور بر مون کنار رودخونه ، توی جنگل ریخته بود وما اونا رو جمع کردیم آریا هم کلی بهمون کمک کرد و بعد، همه رو سوزوندیم خیلی محوطه تمیز شد .خواهشاً کسایی که برای گردش و تفریح به دل طبیعت میرین یا زباله هاتون رو باخودتون ببرین و توی سطل زباله بندازین یا بسوزونیدشون تا محیط زیست زیبا وتمیزی داشته باشیم.