تولد سه سالگی
مامانی شما همش میگفتید که تولد من کف شادی (برف شادی) برام بگیرید.چون خداجون خیلی دوست داشت جلو تر برات کادوشو فرستاد ویه عالمه بهت برف شادی داد . برف اینقدری بارید که از در خونه نمیشد بیرون رفت ولی دل بابا جون طاقت نیاورد جاده رو باز کرد وما رفتیم برات کیک گرفتیم بعدشم رفتیم خونه مادر جون وبرات یه جشن کوچولو گرفتیم چند تا از عکساشم برات گذاشتم.
الهی دورت بگردم الان ۳ساله که به زندگی ما گرمی بخشیدی.
مامانی جونم تولدت مبارک
همیشه به قداست چشمهای تو ایمان دارم چه کسی چشمهای تو را رنگ کرده است چه وقت دیگر گیتی تواند چون تویی خلق کند؟فرشته ای فقط در قالب یک انسان فقط ساده می توانم بگویم
تولدت مبارک مادر جان
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی