اتفاقات خوب
توی این ماه یه سری اتفاقات خوب اتفاق افتاد. اول از همه بعد از 8سال قراره که ما هم صاحب خونه بشیم .دوم اینکه کارهای باباجونی هم جور در اومده .
یه روز برای کار اداری با بابا جونی ،به اداره آموزش پرورش کل (رشت ) رفته بودیم شما باهمه کارکنان اداره سلام علیک میکردی ودست میدادی همه از کار شما خوششون اومده بود که 2تا کتاب هم بهت جایزه دادن ،ای بلا که قلب همه رو از جا میکنی
بعد با باباجونی اومدیم ادارشون وشما تو اتاق فناوری شروع کردی به خلق آثار هنری
بعد بابا جونی برای کاری پیش رئیس ادارشون رفت شماهم با بابایی رفتی ، نقاشی رو که کشیده بودی دادی به رئیس وگفتی نامه منو امضاء میکنی منو بابا ایشون هم زحمت کشیدن ونامه شما رو امضاءکردن .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی