آریا جونیآریا جونی، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 4 روز سن داره
یکی شدن مامان وبابایکی شدن مامان وبابا، تا این لحظه: 17 سال و 8 ماه و 30 روز سن داره
تولد بابا جونیتولد بابا جونی، تا این لحظه: 43 سال و 8 ماه سن داره
تولد مامانیتولد مامانی، تا این لحظه: 32 سال و 11 ماه و 7 روز سن داره

در مورد آقا آریا صفری

آریایی ومریضی

1393/4/24 10:21
نویسنده : بابا و مامان
252 بازدید
اشتراک گذاری

جمعه هفته پیش رفتیم جنگلBäume Baeume ساعت 6:30 بعداز ظهر حرکت کردیم قرار شد که شب روتوی جنگل به همراه خانواده عمو شایگان و عمو محمد رضا باشیم. ساعت 8 رسیدیم و بساط چادر و آتیش را به پا کردیم . بابا جونی ،داداش آرمان و عمو محمد رضا برای تهیه آب رفتند .بقیه هم موندیم شام رو حاظر کنیم شماهم که بعد ازکوهپیمایی زیاد زود خوابت برد .بردمت توی چادر،  بابایی اینا کلی دیر کردندکم کم داشتیم نگرانشون میشدیم .آخه یه آب آوردن 3ساعت طول میکشه ؟ساعت حدود 11:30بود که دیدیم اومدن .نور روشناییمون ماه تو آسمان همون آتیشی بود که روشن کرده بودیم .وداخل چادر زیاد دید نداشت . من هر از گاهی بهت سر میزدم ولی متوجه نشدم که تب کردی  بعد از اینکه بابا اینا اومدن، باباجونی بهت سر زد و دید که از تب داری میسوزی

با کلی ناراحتی پا شویت کردیم .خواستیم که برگردیم دیدیم تبت پایین اومده خدا رو شکر . تا ساعت4:30 صبح موندیم بعد راه افتادیم پایین به سمت ماشین هامون وقتی که رسیدیم خونه وبعد از یه دوش آب گرمbañera animada ساعت شد 7 صبح بابایی هم میخواست بره اداره که دیدیم تبت دوباره شروع شد .وکلی پشه هم نیشت زده بودنند. دیگه بردیمت دکتر doctor iconوآقای دکتر ازت پرسید که آمپول Tabaa پیکسل پیکسل (VGA) و داروهای پیکسلبده یا شربت Tabaa پیکسل پیکسل (VGA) و داروهای پیکسل.شما گفتین شربت میخورم .خنده ای کلک باز من خنده.

جای نیش پشه رو بدنت پیداست .کلی خجالت کشیده بودی که لباس تنت نبود خجالت

اینم داروهایی که آقای دکتر تجویز کرده بودند.Tabaa پیکسل پیکسل (VGA) و داروهای پیکسلTabaa پیکسل پیکسل (VGA) و داروهای پیکسلTabaa پیکسل پیکسل (VGA) و داروهای پیکسل

پسندها (11)

نظرات (0)