شبهای قدر
خدایـــا باز هم مهمانی تو و شبهای قدر...
گفتم دست خالی، زشت است مهمانی رفتن!!
دست پُر آمده ام
دستی پُر از گنـاه
چشمی پُر از امیـد
بمانم یا برگردم ؟!؟؟؟؟
الهی ،
مشتی خاک را چه شاید
و از او چه برآید
و با او چه باید؟
غیر تو ، کسی را ندارم
با کوله باری از گناه ،
دلی به تنگ آمده از نفس اماره ،
صورتی خجل و دستی خالی ،
لیک به امید رحمتت به در خانه ات می آیم
پس ای ستارالعیوب ، یا علام الغیوب و یا غفارالذنوب
دستم بگیر یا ارحم الراحمین
التماس دعا
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی